شنیده ام که تعداد از دوستان از اقشار و اقوام مختلف ولایت غزنی در عزای
رفتن والی اسبق این ولایت جناب اکبرزاده اشک هجران ریخته ، گریبان چاک کرده
و در سوک نشسته اند. در سوک رفتن پدر شان، پدری که به وجه احسن اش پدری
کرد، پدری که از هر کاه کو ساخت ، پدری که از بیسواد ترین فرد جامعه
خوبترین خبرنگار را ساخت ، پدری که از ضعیف ترین فرد جامعه مقتدر ترین وکیل
را ساخت ، پدری که به صد ها فرد را از سرک ها جمع نموده مامور ، مدیر و
ولسوال و رئیس ساخت.
بلی ، باید هم در عزای رفتن چنین پدری گریبان چاک
کرد ، فریاد سر داد و در سوک نشست. در سوک ی از دست دادن همه چیز های که
نه متعلق به ما بوده است، و نه لیافت و شایستگی آنرا داریم.
پ.ن : مخاطب خاص ندارم.