کلبه درد

درد دلهای از یک جوان افغان

کلبه درد

درد دلهای از یک جوان افغان

سکوت جفای بزرگ است

سکوت نوعی کودتاست، کودتای پنهان و محترمانه علیه ارزشها ، باور ها ، عقاید و خردمندی جامعه، سکوت مثل روئیدن علفی مسموم در جامعه است، علفی که می روید و علفزار را مسموم میسازد.

مردم غزنی در زندگی روز مره شان با ده های مشکل مواجه اند، چالش های امنیتی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مشکلات اساسی این مردم را شکل می دهد. در این ولایت نا امنی به اوج خود رسیده است ، تبعیض و تعصبات قومی به ارزش مبدل شده است ، خودگامگی و زورگوی ها بیداد میکند ، فساد اداری به فرهنگ مبدل شده و بی عدالتی ها تحمل ناپذیر شده اند. اما از سکوت مردم غزنی  علی الخصوص روشنفکران و فرهنگیان این ولایت چنین معلوم میشود که گویا در این ولایت هیچ مشکلی وجود ندارد. با درک وضعیت فلاکت بار فعلی ، رسالت واقعی متوجه روشن اندیشان و فرهنگ دوستان متعهد این ولایت میباشد، تا پیشتاز عرصه فرهنگ و جامعه باشند. اما روشنفکران این ولایت به مرض سکوت مبتلا شده اند و فریاد زدن را که بخش از زندگی شان است فراموش نموده اند.

دریغ واقعی زمانی است که روشن اندیشان نیز به توطئه سکوت تن در دهند و خود شان به گوشه ای از غار های مرطوب خود ساخته پناه برده ، مردم و جامعه را فراموش کنند و فرصت را به زنگیان مست قدرت طلب بدهند تا ریشه سیاست ، فرهنگ و جامعه را از بیخ بخشکانند. و مردم عشق ، خرد و آرمانهای خود را در پای قدرت قربانی کنند و هر روز شکاف های قومی تحت عنوان دفاع از حیثیت قوم بزرگ شده برود. چون بقای فرصت طلبان در هیاهو و درگیری های قومی است. در نتیجه به اطمینان گفته می توانم که سکوت امروز غزنویان در قبال این بی عدالتی ها ، ناهنجاری ها و واقعیت های تلخ روزگار مان جفای نابخشودنی در حق نسل بعدی است و آنان ما را بخاطر این سکوت ننگین و شرم آور هرگز نخواهند بخشید.


محمد حامد " همتی " اسد سال 1394