با وجود پیشرفت روزافزون تکنالوژی ارتباطات در جهان پیچیده ای امروز و ظهور دستگاه های وسایل ارتباطی سریع با کاربرد های بسیار متنوع ،کتاب هنوز به عنوان ابزار انتقال فرهنگ، علم و دانش جایگاه خاص خود را در میان جوامع انسانی حفظ کرده است.
کتاب ، معیار و ملاک اساس قضاوتی است که فرهنگ و تمدن در هر کشور با میزان تیراژ کتاب و تعداد کتابخوان کشور مشخص میشود. امروز در سطح جهان کمتر خانه ای یافت میشود که خالی از کتاب باشد، تا جاییکه در برخی کشور ها و برای بسیاری از مردم کتاب به عنوان یک نیاز اساسی و ضروری زندگی نقش حیاتی بازی میکند، همانگونه که دیگر موارد مورد نیاز انسان برای تداوم زندگی او ضروری و حیاتی است.
در خانه ای که کتاب نباشد، احساس غربت به انسان دست میدهد، تنهایی و انزوا انسان را رنج میدهد. در افغانستان عده ای محدودی پیدا میشوند که با کتاب انس داشته باشند. با توجه به وضع کتاب در بازارها و نوشتن کتاب در کشور به این نتیجه میرسیم که فرهنگ کتابخوانی میان ما بسیار ضعیف است. مردم عادی هیچ مطالعه نمیکنند و کتاب خواندن تا هنوز به عنوان یک ارزش مطرح نشده است. در بین باسوادان نیز این فرهنگ بسیار ضعیف است. حتی کسانیکه در دانشگاهها و نهادهای علمی مشغول تدریس و تحصیلاند، نیز به مطالعه و کتاب خواندن هیچ علاقهیی ندارند. آنهایی که در دانشگاههای کشور مشغول تحصیلاند ، اکثراً در طول چهار سال تحصیلی در هر دوره یک عنوان کتاب مطالعه نمیکنند. تنها چیزی که میخوانند چپتر(جزوه) درسی است که آن جزوهها خیلی با معیارهای تحقیقی و علمی همخوانی ندارند. هیچ کسی با خواندن آنها نمیتواند بگوید که من در رشته تحصیلیام تخصص دارم. این وضع را میتوان به عنوان نقطه ضعف دانشآموختگان تعریف کرد.
متأسفانه هنوز در افغانستان به کتاب به عنوان یک نیاز اساسی در زندگی فردی و جمعی نگاه نمیشود. اگر این معضل فرهنگی که ریشه در بسیاری از مسایل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی دارد، به شکلی مطلوب بر طرف شود، آنگاه میتوان نتیجه حاصل از آنرا در تمامی زمینه های اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی و حتی روابط خانودگی و فردی مشاهده کرد.
کتاب بزرگترین سرمایه معنوی ملل و اقوام و بهترین وسیله تماس نسلها است ، که پرده های زمان و مکان را به کنار کشیده و افکار را به آموزش و تفاهم می رساند. بنابر این ، میزان توجه و رغبت مردم هر جامعه به کتاب و مطالعه ، مبین حضور آن ملت در صحنه های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی است.
بلی، ملتی که مطالعه را غذای اساسی روح و کتاب و کتاب خانه را مظهر پویایی و تحرک و نشانه دوام و بقأ محسوب کند، و از طریق کتاب و کتاب خوانی تجربه های غنی و سرشار گذشته را برای آینده ای بهتر در اختیار گیرد و در آئینه کتاب رمز پیروزی و شکست را به تماشا بنشینند و از آنها عبرت گرفته و پرچم دانش ، حکمت و نوآوری ها را بر بام اندیشه جهانیان برخواهد افراشت.
دولت افغانستان ، علی الخصوص وزرات محترم اطلاعات و فرهنگ در راستای ترویج فرهنگ کتاب نویسی و کتاب خوانی مسئولیت عظیم دارد، این نهاد حکومتی باید برای نهادینه سازی فرهنگ مطالعه برنامه های آگاهی عامه برای خانواده ، متعلمین و محصلین داشته و یک سری برنامه تشویقی برای کتاب نویسان و پژوهشگران داشته باشد، تا برای مردم که سی سال از کتاب و کتاب خانه دور بوده اند و از اثرگذاری ژرف مطالعه بی خبر اند، فهمانده شود که تنها با کتاب میتوان به یک نسل متمدن و یک جامعه مترقی دست یافت.
محمد حامد همتی